مانيماني، تا این لحظه: 18 سال و 6 ماه و 8 روز سن داره

ترنم یک عشق ابدی

قبولی ترم اول

با سلام خدمت همه دوستان نی نی وبلاگی بعد از چند ماه و اندی گرفتاری بالاخره فرصتی پیدا شد که بیام و یک پست بزارم این پستم سراسر شادیه چون پسر ناز و خوشگلم تو امتحانات پایان ترم اولش توی همه درساش رتبه خیلی خوب را گرفت و نه اینکه از خیلی پیش ها بهش قول یک جایزه را داده بودیم منو باباش درصدد خریدن یک جایزه و همچنین شارژ روحی مانی هستیم.البته به خاطر درسهای بابایی همه وظایف رسیدگی و کمک کردن افتاده بود گردن من ولی با اتمام درسهای بابایی و فارغ التحصیل شدنش، قول داده من بعد بیشتر باباش کمکش کنه. ایشالله پسر گل مامانی و بابایی همیشه مثل الان مدارج عالی تحصیلی را با بالاترین رتبه پشت سر بگذاره و باعث افتخار منو باباش بشه. ایشاا... ...
18 بهمن 1391

واییییییییییییییییییی تعطیلی !!!!!!!!!!!!!!

مانی جون ما پسر شیطون و بازیگوش فردا تعطیل میشه و دیگهههههههههههههه از فردا برنامه شیطونی توی خونه ما شروع میشه و اذیت کردن هاش بمن از طرف مهدش گفتند بیا وسایل مانی رو بگیر ببر وای از دست مانی دیگه همه چی تموم شد دوستا مربیها مانی خان با همه مانی هم خوشحال برای از سرگیری شیطونیها و مهد نرفتن ...
29 ارديبهشت 1391

روز معلم

دیروز روز معلم بود . ومانی از چند روزقبل بهم گفته بود که روز معلم یادت نره برای معلمم یه چیزی بگیر من ببرم یادت نره مامان جون. منم روز دوشنبه وقتی اومد خونه باز دوباره بمن گفت مامانی چیزی گرفتی منم گفتم باشه بابا یادم هست فراموش نمیکنم و رفتم بیرون و یه شال روسری رنگ روشن گرفتم و یواشکی کادوش کردم و صبح که میخواست بره مهد دادم بهش گفتم بیا اینم کادوی معلمت . بچم و برای ظهر وقتی از مدرسه برگشت دیدم بهش گفتم چی شده گفت چرا اونو خریدی برای معلمم گفتم برای چی خوب چی میخریدم گفتش خوب براش اسباب بازی میخریدی مثلا یه ماشین گنده ...
13 ارديبهشت 1391