من تو را برای .......
به ياد تو و براي تو. به ياد روزي كه تو را در گنجينه قلبم گنجانم و براي ديدن هر باره تو، لحظهها را به تكاپوي دويدن انداختم. به ياد روزهايي كه عشق در قلبم شكفت و نام تو بر صفحه دلم نهفت و به ياد امروز كه به هرچه مينگرم، تو را ميبينم و تو، كه در قاب چشمم تو هستي و بس.
به ياد تو و براي تو. به ياد روزي كه تو را در گنجينه قلبم گنجانم و براي ديدن هر باره تو، لحظهها را به تكاپوي دويدن انداختم. به ياد روزهايي كه عشق در قلبم شكفت و نام تو بر صفحه دلم نهفت و به ياد امروز كه به هرچه مينگرم، تو را ميبينم و تو، كه در قاب چشمم تو هستي و بس.
من تو را براي عشق ميخواهم، براي به هم رسيدن، براي با هم شكفتن.
- من تو را براي چشم ميخواهم تا با يادت اشك بغلتاند و با رويت پلك برقصاند.
- من تو را براي قلب ميخواهم تا با ضربانش تو را در تمام وجودم جاري كند.
- من تو را براي باران ميخواهم، من تو را براي آفتاب، من تو را براي آفتاب
- من تو را براي دلبستگي، من تو را براي لحظهلحظه زندگي
- من تو را براي ... من تو را براي ...
- من تو را براي تو ميخواهم نه چيز ديگر تا با تمام وجود باشي و برايم بماني.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی